استاد سید محمد جواد مُهری
ماه رجب، آغاز پرفضیلتترین سه ماه سال است (رجب، شعبان و رمضان) که هر سه ماه از مقام والایی در میان دیگر ماههای سال برخوردارند. گو این که این ماه، حتی در جاهلیت نیز مورد احترام زیادی بوده و آن را حرام مینامیدند زیرا جنگ و کارزار را نیز در این ماه ناروا و ممنوع میدانستند. و چون به احترام ماه رجب، تمام سلاحها بر زمین گذاشته میشد، آن را «اصم» نیز نامگذاری کردهاند.
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در فضیلت این ماه چنین میفرماید: «الا إن رجب شهر الله الأصم و هو شهر عظیم و انّما سمی الأصم لأنّه لایقارنه شهر من الشهور حرمة و فضلاً عند الله تبارک و تعالی».
«ألا انّ رجب و شعبان شهرای و رمضان شهر امّتی».
«ألا و من صام من رجب یوما ایمانا و احتسابا استوجب رضوان الله الاکبر و أطفی صومه فی ذلک الیوم غضب الله».
ای مردم بدانید که ماه رجب ماه «اصم» خداوند است و همانا ماهی است بس عظیم و بزرگ و علت نامگذاری این ماه به «اصم» این است که هیچ ماهی از ماههای سال از نظر فضیلت و حرمت نزد خدای تبارک و تعالی، به آن نمیرسد.
هان! ماه رجب و ماه شعبان دو ماه مناند و ماه رمضان ماه امّتم.
هان! هر که یک روز از ماه رجب را با ایمان و برای رضای خدا روزه بدارد، به نعمت رضوان بزرگ الهی نایل آید، و روزهاش در آن روز خشم خداوند را فرو مینشاند.
و آن چه بیشتر بر عظمت و احترام این ماه افزوده است، مناسبتهای آن است که در رأس آنها عید بزرگ مبعث رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ (27 رجب) و عید میلاد امیرالمؤمنین مولای متّقین علی بن ابیطالب علیه افضل الصلاة والسلام (13 رجب) میباشد.
(13 رجب) روز ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام:
حضرت امیرالمؤمنین روز 13 رجب و 33 سال قبل از هجرت در کعبه ـ خانه خدا ـ به دنیا آمد. او نخستین و آخرین کسی است که در کعبه زاده میشود.
حافظ گنجی شافعی در الکفایة خود در این باره میگوید:
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب در مکه در بیت الله الحرام، شب جمعه 13 رجب، 33 سال پس از عام الفیل، متولد شد. هیچ کس جز او در خانه خدا به دنیا نیامده و نخواهد آمد و همین برای تعظیم مقام والایش کافی است.
شیخ صدوق در مورد ولادت امام علی علیه السلام چنین میگوید:
یزید بن قعنب میگوید: من همراه با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از بنی عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم. ناگهان فاطمه بنت اسد به کنار خانه خدا آمد، در حالی که 9 ماه از مدت حمل او به علی بن ابیطالب میگذشت. درد زایمان بر او عارض شد، دستها را به دعا بلند کرد و با خدای خود چنین مناجات نمود:
«پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتابهایی که از سوی تو نازل شده است ایمان دارم و سخن جدّم حضرت ابراهیم خلیل را گواهی میدهم؛ همان کسی که این بیت عتیق را ساخت، پس به حق آن کس که این خانه را بنا کرد و به حق جنینی که در شکم دارم، زایمان را بر من آسان فرما.»
یزید بن قعنب ادامه میدهد:
ناگاه دیدیم پشت کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون خانه خدا وارد شد و از دیدگانمان پنهان ماند، سپس دیوار خانه به هم آمد! رفتیم که قفل را باز کنیم تا از حقیقت قضیه آگاه گردیم ولی قفل خانه خدا باز نشد که نشد. دانستیم که این امری است الهی.
سه روز بر این منوال گذشت، در روز چهارم مادر علی ـعلیهالسلام ـ در حالی که او را بر دست خود گرفته بود، از خانه خارج شد و چنین گفت:
«انی فضّلت علی من تقدمنی من النساء لأن آسیة بنت مزاحم عبدت الله عزوجلّ سرّا فی موضع لایحبّ ان یعبدالله الاّ اضطرارا و انّ مریم بنت عمران هزت النخلة الیابسة بیدها حتی أکلت منها رطبا جنیّا و انی دخلت البیت الحرام فاکلت من ثمار الجنة و أوراقها فلما أردت أن أخرج، هتف بی هاتف: یا فاطمه! سمّیه علیا فهو علی والله العلی الأعلی یقول: انی شققت اسمه من اسمی و أدبته بأدبی و وقفته علی غامض علمی و هو الذی یکسر الاصنام فی بیتی و هو الذی یؤذن فوق ظهر بیتی و یقدسنی و یمجدنی فطوبی لمن احبّه و أطاعه و ویل لمن ابغضه و عصاه».
همانا بر بانوانی که پیش از من بودند، برتری دارم زیرا آسیه دختر مزاحم در پنهانی و در جایی که نباید خدا را عبادت کنند، به پرستش و عبادت خدا میپرداخت و مریم دختر عمران، درخت خشک خرما را تکان داد تا از آن رطب تازه بچیند و بخورد، و اما من در خانه خدا وارد شدم (و مهمان او گشتم) و از میوهها و برگهای بهشتی تناول کردم و هنگامی که خواستم از خانه بیرون آیم، هاتفی مرا ندا داد که: ای فاطمه! فرزندت را «علی» نام گذار چرا که او علی و بزرگ است و خدای علی اعلی میفرماید: من نام او را از نام خود برگرفتم و او را به آداب خود ادب کردم و بر پنهانیهای علمم آگاه ساختم. او کسی است که بتها را در خانهام میشکند. او کسی است که بر پشت بام خانهام اذان میگوید. او کسی است که مرا بسیار ستایش و تمجید میکند. پس خوشا به حال کسانی که او را دوست داشته باشند و اطاعتش کنند و وای بر کسانی که او را دشمن داشته و مخالفتش نمایند.
(امالی صدوق ـ ص80)
نه تنها شیعیان بر این مطلب اتفاق نظر دارند، که بسیاری از مورخان و محدّثان و علمای اهل سنت نیز بر این مطلب اذعان مینمایند و گواهی میدهند که علی زاده کعبه است و جز او کسی در خانه خدا متولّد نشده و نخواهد شد. این فضیلت مانند بسیاری از فضایل دیگر، مخصوص علی است و هیچ کس در آنها شریک نمیباشد، چه او نور خدا و کلمه خدا و پرچم هدایت خدا است. او مظهر حق تعالی است در جهان دنیا و جامع تمام کمالات و فضایل معنوی است. او برترین و بافضیلتترین انسان روی زمین ـ پس از رسول خدا(ص) ـ است.
ابن عباس گوید:
روزی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ با مردم سخن میگفت، در ضمن سخنانش فرمود:
ای مردم! کیست که سخنش از سخن خداو ند بهتر و درستتر باشد؟ ای مردم! همانا خداوند به من دستور داده است که علی را به عنوان پیشوا، امام، خلیفه و وصیّ خود به شما معرّفی کنم و او را برادر و وزیر خود قرار دهم.
ای مردم! علی پس از من باب هدایت و دعوت کننده مردم به سوی خداوند میباشد. علی، پارساترین و برگزیدهترین مؤمنان است «و من أحسن قولا ممّن دعا الی الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین» و چه کسی سخنش ارزشمندتر است از آن کس که مردم را به سوی خدا فرا میخواند و کارهای شایسته انجام میدهد و میگوید: من از مسلمانانم.
ای مردم! علی از من است. فرزندان علی فرزندان من هستند، و او همسر دختر عزیزم است.
فرمان او فرمان من و نهی او نهی من است. پس ای مردم، بر شما باد به طاعت و فرمانبرداری از او و زنهار از نافرمانی و مخالفتش چرا که اطاعتش، اطاعت من و نافرمانیش، نافرمانی من است.
ای مردم! علی صدّیق این امت و فاروق آن است . و علی محدّث و سخنگوی این امت است. علی هارون، یوشع، آصف و شمعون امت است. علی الگوی هدایت و کشتی نجات و طالوت امت و ذوالقرنین آن است.
ای مردم! علی آزمایش خداوند بر مردم است و علی حجّت بزرگ پروردگار است. علی آیت عظمای الهی و پیشوای هدایت و عروة الوثقی دین است.
ای مردم! علی با حق و حق با علی است و علی زبان گویای حق است.
ای مردم! علی قسیم الجنة والنار (قسمت کننده بهشت و دوزخ) است. هیچ یک از شیعیان و پیروانش به جهنم نمیروند و هیچ یک از دشمنانش از جهنم رها نمیشوند و همانا هیچ یک از دشمنانش به بهشت ره نمییابند و هیچ یک از پیروانش از بهشت دور نمیشوند.
ای یاران و اصحاب من! من ناصح و خیرخواه شما هستم و هم اکنون رسالت و پیغام خدایم را به شما رساندم ولی چه کنم که شما ناصحان را دوست نمیدارید؟!
این عید سعید را به مقام شامخ حضرت ولیّ اللّه الاعظم أرواحنا لتراب مقدمه الفداء، تهنیت عرض میکنیم و این روز فرخنده را به تمام پیروان و علاقمندان و شیعیان آن حضرت به ویژه ملت فداکار ایران که افتخار پیروی از وجود مقدسش را دارد، تبریک میگوییم و امیدواریم خداوند ما را جزء شیعیان واقعی آن حضرت قرار دهد و در روز تقسیم بهشت و دوزخ، ما را جزء ساکنان بهشت برینش به حساب آورد، هر چند لیاقت همنشینی با آن انوار الهیه را نداشته باشیم، زیرا بیگمان ما محبّ و علاقمند او و فرزندان معصوم و مطهّرش هستیم و چنان که پیامبر میفرماید: «المرء مع من أحبّ» پس بارالها ما را با هر که دوست داریم محشور فرما.
یک بار دیگر این عید بزرگ را به مقام معظّم رهبری و ملت و امت اسلامی تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
برگرفته از سایت www.tebyan.net